همیشه مثل زیرباران قدم زدن ، بی خیالِ بی خیال
مرا منتظر می گذاری
ومن در غربت وجودت...... .تورا میهمان خیالم می کنم
شاید آمدی
من که منتظر هستم ... .. . بیا
همیشه مثل زیرباران قدم زدن ، بی خیالِ بی خیال
مرا منتظر می گذاری
ومن در غربت وجودت...... .تورا میهمان خیالم می کنم
شاید آمدی
من که منتظر هستم ... .. . بیا
خواهی بروی
درراپشت سرت نبند
بگذار کسی چشم به راهت بنشیند
بنشیند که شاید این چنین دردش از یادش رود
آه .. . که چه درهایی را بستند ...
و من را در این شهر غریب تنها گذاشتند......لااقل تو در را نبند...........
اگر مرا دوست نداشته باشی دراز می کشم و می میرم.
مرگ نه سفری بی بازگشت است و نه ناگهان محو شدن .
مرگ دوست نداشتن توست، درست آن موقع که باید دوست بداری !
نوشته شده توسط مخاطب خاص
· باشدبرایثبت دردم ، نویسم برسردر
· باشد برای نیت پاکم،نویسم برسردر
o باشد برای خصلت شادت،نویسم سطری از راز
o باشدبرای چهره نازت نویسم جوجه ناز!
· باشد تو باشی در کنارم، نویسم از بهر دردم
· باشد تو باشی در وجودم،نویسم از سر قلبم
o باشدتو بخواهی زندگانی،نویسم من برایت نهال زندگانی
o باشد تو بجویی مهربانی،نویسم من برایت نهاد مهربانی
· باشد تو بیایی سرانجام، نویسم هستم تا سرانجام
· باشد تو بیایی آخَراین بار،نویسم مُردم درآن آخِرین بار
o باشدتونخوانی شعر دردم،نویسم شعر را بر دردمندم
o باشدتونیابی ارزش درسم،نویسم از سرخاطر سردم