برای زود پـیر شدن زود است . حـرف مـفت زدن نیست ، مسئله زنـدگی نـقطه ای سرگردان روی کـره زمین به این بـزرگی ست. کره ای که حرف پشت سرش تا نوک اورست ردپا دارد ، روزی می گویند تـخم مرغی ست روزی خـلافش ، روزی منفجر می شود روزی بـی آب ، طوفانی ...

صــاحب این کره خاکی با این همه نقطه ویرگول ها ، همه را آفتابی می کند حتی چتر می شود بــرای پــیاده های بـی چــتر برای روزهای تنهایی برای بــاران دل ها.

صاحب بــاران صدایت می کنم دستهایم برای ادامه تـــو را می خواهند نه یکی مثل خودم نه دو نقطه ویرگول .