شــاکی نــباشم چــه !

هــر روز به وقت صـبح همه ی امـــورات طبق روال بــه صـــف مـــــی شوند !

شــستن دست و صورت 

و شـــاید اول از همه مستراح

طـــوری که هنوز تا نیم ساعت به حالت نیمه خواب باشی

و فقـــط با یـــک قطره آّب  

اشتــباه نشود 

منـــظور بیرون از سرویس

حتــی مــوی رگ ها نیــز بیــدار می شوند 

حتی آن کوچکترها کــه مــهد کــودک شان 9 باز می شود

در یـــخچال روغن کـــاری می خواهد

بیـــن شــیر و آب پـــرتغال و انتخاب بیــن آنها 

مــردد مـــی مانی

با حساب کتاب سر انگشتی که 

دیـــروز آب پرتغال صرف شده

و امـــروز نوبت یک لیوان شیر کم چرب است

با چـــند عــدد بـــیسکویت تـُــرد کاکائویی

کـــتاب تاریخ روی زمین باز است

ایـــن یعنــی تـــاریخ جـــریان دارد 

حــتی در خـــانه ی تنــگ و تـــاریک مــا

مـــی شود نــــهار

مـــی رسد هــم اتاقی

برپا می دهد 

نــهار آماده می شود

نـــوشابه کــه همیشه هست

نــان و نمک تــازه باشد می چسبد

ســفره جمع می شود 

ظــرف ها شــاید شُستِ شوند شاید نه

بستــگی مستقیم بــه روحیه ما دارد

بــاز کــنکور از ســر گرفته می شود

می خوانیم ، نت بر می داریم 

با اعلائم خاص و کج و معوج

همه مطالب را به خاطر می سپارم

از گـــدس ، لــوکوربوزیه ، جنکز و ...

می شود شب و نصف شب

ایــمــیل ها را چـــک می کنم 

درخـــواست ها را پاسخ می دهم

ایمیل های نـــصفه را جواب نمی دهم مــی گویم بــا دبــیرخانه هماهنگ شوند

تـــمام کـــه شد 

مـــی رسم ســر وقت وبــلاگ 

می نشینم پــای وبـــلاگ دوستان

چـــه زیبــا می نویسند

حــسودی می کنم

مـــی نشینم برای خودم بنویسم 

مثل امشب که نشسته ام و برای خودم می نویسم

وای چـــقدری طـــولانی شد

زنــدگی یـــک روز مــن ایـنــقدر هم طولانی نیست

خیــلی ساده است