امروز بیشتر از دیروز ها دلتنگ تو شده ام، هوس پیاده رو های خیابان امام را دارم، هوس راسته صافکارها و نقاش ها را دارم، هوس شنیدن ضربه های چکشی که روحم را صیقل می دادند.

دلم لک زده است برای دیدن نگهبان کوچه های تروتمیز ولیعصر، نانوایی حجت، بوی نان تازه ، و بستنی های چهار مغز شهر شب. میزی رو به خیابان، و سکوتی بالاتر از شلوغی شهر.

سال ها قبل روز و شب از ماهی های قرمز برای تو مى گفتم و تو کیف می کردی

امسال نیستى، و خبری از ماهی ها نداری.

انتهای پیام؛

ماهی های زیر آب، برای دیدنت نفس نفس می زنند؛ برگرد.