یخچالی برای اتاق

برای فاسد نشدن دل ها

برای کپک نزدن روح ها

برای فرار از فکرهای بو دار

مکث 

مصمومیت و ناله 

معصومیت و باروری 

و آغاز ماه های جدایی

و سرمای سخت و جان کش

پیچش نرم و لرز در تنم

و تا خوردن پیرهن سفید عقد

راه رفتن در دو خط موازی

کی؟ کجا؟ بهم خواهند رسید!

من منتظر دیدن اولین بوسه ی خط ها شده ام

دو خط موازی 

دو خط همچون رفت و برگشت خیابان

همچون رازی پنهان میان من و تو 

میان نگاه ها

میان بوسه ها