مرا بگویی
کیف می کنم
وقتی ناظر آمدنت من باشم.
راه رفتنت را دوست دارم
که شبیه پرواز است،
پرواز پرنده ای بنام تو
تو بجای منم پرواز میکنی
آن دم که با تو هم قدم شوم
کیف می کنم
کیف می کنیم
آنگاه که عابران
ناظران پروازند
داد وصال من و تو
دوره تسلسلش هزار سال می پاید
حتی بیشتر
هزاران سال
طول عمر "ما" بودن
طول عمر پرواز با تو
طول عمر پروازی بی پروا