نوشتن بلد نیستم  .... منظورم  خوب نوشتن هست.... هرچه به ذهنم می رسد تایپ می کنم ..هر کجا باشم ....انگار کی برد برایم یک دوست همیشگی شده ... بهش اعتماد دارم

حرفهایم را ،آنچه در بغض شب هایم نهفته است را روی تکه کاغذی می نویسم هر چه باشد خوب باشد، بد باشد.... به این که هنری باشد یا نه، اصلا توجه نمی کنم .......می نویسم می نویسم می نویسم 

نمی دونم باور داری این ها حرفهای یخ بسته روزهای تنهایی منه ،باور نمی کنی!  آره به قیافه ام به جنس مذکرم نمی آید، نمی آید تنهایی رو حس کنم ....

اینارو گفتم چون می خوام امشب راحت بخوابم ،فکرم ،خیالم، پیش کسی نباشه .... یه امشبو بی خیال 

(مچکرم)