خواهی بروی

درراپشت سرت نبند

بگذار کسی چشم به راهت بنشیند

بنشیند که شاید این چنین دردش از یادش رود

آه .. . که چه درهایی را بستند ...

و من را در این شهر غریب تنها گذاشتند......لااقل تو در را نبند...........