۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قدم زدن زیر باران» ثبت شده است

رسوب می کند

حماقتم این بود که نامه هایت را چرک نویس شعرها کردم

در اتاقم دیگر چیزی از تو ندارم،

که نگاه کنم و آهی سر دهم،

شاید چیزهایی باشد که به چشم دیده نمی شوند،

لحن سلام دادنت

بوسیدنت

قدم زدنت

لباسهایت

و تنهایی که رسوب خاطرات با تو بودن است.

  • اسماعیل غنی زاده
  • شنبه ۲۸ اسفند ۹۵

مینا- قسمت هشتم


  • اسماعیل غنی زاده
  • يكشنبه ۶ دی ۹۴