سی سالگی رو با دیدن چند تار موی سفید روی شقیقه م شروع کردم. سی سالگی محو و گنگ...
سی سالگی رو با دیدن چند تار موی سفید روی شقیقه م شروع کردم. سی سالگی محو و گنگ...
بعد از طوفان،
بعد از غرش آسمان علیه زمین،
این بار که آسمان زیر پای ماست،
پیامبری از دیار نیکان قدم در قلمرو احساس ما می گذارد،
از خیر می گوید و از نیکی،
اما؛
برای نداشته هایت تو را به صلیب می کشد،
تا تو قبل از مرگ،
قبل از هبوطی دوباره
سیاهی ها را زمین بگذاری،
و بر رسالت او سجده کنی.