حوصله نکردید نخوانید.

چند پاراگرافی از زندگی کاملاً در رفاه و آسایش جوانی ایرانی،22 ساله ، سربازی نرفته ، دانشجو، مجرد (بی خیال ازدواج) ، و شاید فراری از همه چیز .

خیلی راحت و واضح می گویم ؛ با اتفاقاتی که این چند ماه افتاد یقین بدانید دیگر خسته شده ام  با این که خیلی زودترها باید دست می کشیدم امّا با گوشه امیدی تحمل کردم . قحطی مملکت بود قحطی انسانم بود. بروژوازی لای در لای با هزار پیچ و خم و ترفند که هیچ گهی هم نتوانسته است به سر بکشد. افتاده ایم بین این همه منفعت طلب وخودخواه . ارزشی برای علم وفرهنگ و این دست عقاید اصلاً وجود ندارد که ما بر سر کم لطفی آنان بحث بکنیم. هر چقدر از ما تائید و تلاش وپیگیری بود همه بر باد.نه آن تشکیلات نظامی مذهبی که آداب میهمان دعوت کردن را به ما یاد می دهند و سر میهمانی ،آنها می نشینند و ما ایستاده نظاره گر به به و چه چه ایشان می شویم، و نه معاونت آموزشی از بیخ وبن با تمام منشعباتش ، خدا به ما رحم کند آینده ای داریم به دست این آدم ها، این بی شعور ها.

از فرط در هم ریختن ، دستهایم لرزشی دارد که نمی دانم اگر مادرم می دید چه می کرد. فقط با نوشتن کمی می توانم ساکت شوم.

همه ،جایی ،پشت میزی نشسته اند تا فقط نظرات گهربارشان را با ما سهیم شوند ، در هر زمینه ای بپرسی ادعا تا انتهای دیوار چین راه دارد، حتی اگر نپرسی .

عذر خواستنی ست برای استفراغ حرفهایی که به خوردمان داده اند . وای چقدر بدم آمد از این سرزمین از این یقه سفیدها.

امروز با بحث و جدلی احمقانه بین مثلاً همکاران ، تصمیم گرفتم بی خود وقتم را صرف کسانی نکنم که ارزش بارشان نیست. امروز من قسم یاد می کنم که از این فعالیتهای مثلاً علمی ، اجتماعی دست می کشم تا همان به حال خود باشند یا درش تخته شود تا من جوان نادان بی دلیل اعصاب و روانم را برای تشکیل یک همایش ،یک کلاس ،یک مسابقه ، یا هر چیز دیگری درگیر نکنم. واقعاً متاسفم برای خودم برای افکار یکسال پیش که مسئولیتی به عهده گرفته ام که با آن فقط می شود خوب ترشی درست کرد. ما را نهی می کنند در حالی که ذره ای فعالیت نداشته اند. من مجبور به قضاوت در مورد کـسی نیستم ، خدا بر همه ما قضاوت خواهد کرد ، هم من ، هم تو ، هم شما چند نفر و هم استادی که انگار طبل تو خالی ست .در ضمن حتماً برای آنهایی که دوست دارند برای منفعت عامه مردم تلاش کنند جایی هست. این جا که سطل آشغال بود .آنجا را خدا کریم است.

خدایا این بدو بیراه گفتن هایم را بگذار برای تسلی اعصابم ، ما را ببخش.