ما نه نفریم
و اعتراف ما تویی
رد انگشتانت دور کتفم
تیغ ناخن هایت لای ریشم
رنگ لبانت روی لبانم
عطر تنت پاشیده بر تنم
بخار نفس زدن هایمان
زیر نور تیر چراغ برق
در خلوت آبی رنگ کوچه
دو نفر، شبیه آدمک هایی قیچی شده
مشکی رنگ، بی حجم
گره از راه دست شان دارند
و پاهای هم قطار شده در بوران زمستان
و صدا که ناظریست گویا