به خودم فرصت دادم تا چند روزی از لذت سرشار تماشای سه نسخه فیلم سریانو بگذره تا بتونم با تمرکز منطقی به کل این سه نسخه نگاه کنم و دریافتهای خودم رو از این طرح داستانی تاثیرگذار بنویسم.
بعد از اینکه از توی لیست بلوط اسم فیلم رو کپی کردم تو گوگل سرچ زدم، با اینکه سریانو 2021 رو همون اول کار میآورد ولی تو یکی از سایتها من اسامی مشابهی با این فیلم دیدم، مطمئن نبودم کدوم فیلم همونیه که قراره من ببینم، برا همین رفتم سراغ کارگردانها و نویسندهها که بعدش متوجه شدم این فیلمها همه از روی یه نمایشنامه که متعلق به ادموند راستند فرانسویه نوشته شدن یه چیزی شبیه اقتباس که تو ایران بیشتر از این کلمه استفاده میشه. باور این که از یک نمایشنامهای که برای خیلی سال پیشه یعنی دقیقا سال 1897 میلادی، چطور میشه که این همه فیلم و نمایش میسازن، چرا این قصه کهنه نمیشه؟ و با این سوال من انگیزه پیدا میکنم به این که نسخههای دیگهای از این فیلم ببینم و بهتر مقایسه کنم. چیزی که در ابتدا باید بگم اینه که تکتک نسخههایی که دیدم، چه اون نسخهی آمریکایی که برای سال 1950 بود، چه اون نسخه فرانسوی ساخته 1990 و این آخری که برای 2021 بود، همه لذتبخش و تماشاییاند. شاید کسی حوصله نداشته باشه که یه قصه تکراری رو از زاویه دید کارگردانهای مختلف ببینه، اما خب من این کار رو دوست دارم. واقعا برام شگفتانگیزه که یه قصه واقعی تو دل تاریخ پا به پای آدمها میآد و کم نمیاره و هنوز میتونه به عنوان یه عنصر مفید حضور داشته باشه، خوشا به سعادت ادموند راستند که همچین اثری رو خلق کرده. خب اینا اطلاعات کلی این اثره، البته برای جمعبندی و برای اینکه متوجه اهمیت تماشای این فیلم باشین باید بگم که تا حال 19 نسخه فیلم از روی این نمایشنامه ساخته شده، 34 بار به شیوههای مختلف روی صحنه اجرا شده، 5 بار برای تلویزیون تولید شده، 3 اثر انیمیشنی ازش ساخته شده و به دهها زبان دنیا ترجمه شده. بطبع بسته به خلاقیت هر کارگردانی فضای کار میتونه با یه سری ایدهها و تغییراتی همراه باشه ولی در کل روند کلی داستان، رویدادها و نتیجه تقریبا همونیه که ادموند تو نمایشنامه نوشته. البته جای سوال هست که چرا از این کارا تو کشور خودمون انجام نمیگیره!؟
خب از اطلاعات عمومی نسبت به فیلم بگذریم، چیزی که این فیلم دست رو اون گذاشته، مسئلهای هست که هیچ وقت کهنه نمیشه. ما آدمها اصل زیبایی رو خیلی بعدها متوجه میشیم. در واقع تعریف ما از زیبایی بیشتر وقتها به ظاهر امر خلاصه میشه، هر چند که در مورد همین زیبایی و زشتی و تعاریف اون فیلسوفها نظریات عمیق و مفصل مطرح کردن ولی خب من چون معلومات فلسفی آنچنانی ندارم، به این دریافت بسنده میکنم که زیبایی درونی یا همون سیرت آدمی رو هیچ وقت نمیشه در یک نگاه متوجه شد، باید سالها بگذره تا متوجه این شد که به فرض فلان شخص آیا به واقع انسان بافضیلتی هست یا نه!؟ این فیلم به بهترین شکل ممکن روی قضیه عشق و کوتاه بودن دست انسان شریف و شایسته از معشوق مانور میده. در هر نسخه شخصیتپردازی نقش اصلی یعنی سریانو، رکسان و ... با تفاوتهایی همراه هست.
تو این فیلمها فقط کافیه عاشق نقاشیهای کلاسیک باشید، تا تو هر فریم محسور زیبایی اون بشید، من تونستم تنها چند برش از فیلم رو باهاتون به اشتراک بذارم. احتمالاً اگر بتونم از چند نفر کمک بگیرم، نمایشنامه این اثر رو به فارسی ترجمه کنم و همراه با اون در مورد نسخههایی سینمایی و تئاتری اون درقالب یک کتاب چیزهایی بنویسم. امید به این که همچین روزی برسه. البته که تو ایران به فارسی ترجمه شده ولی فعلا ناموجوده ولی من دوست دارم رو این اثر کار کنم.
نوشتن در مورد فیلم برام کمی سخته چون حرفهای زیادی به ذهنم میرسه ولی خب با در نظر گرفتن اینکه این جا حوصلهای برای خوندن مطالب طولانی نیست، ادامه نمیدم و صرفا به نوشتن خلاصهای از دریافتهای خودم اکتفا میکنم.