فیلوزوف
خانه
اینستاگرام
Bookshelf
۱ مطلب با کلمهی کلیدی «آلوده» ثبت شده است
آلوده ام
همین که نیلی می پوشی و موقع رفتن با چند بار تکان دادن سرو ته مانتو، گرد و خاک می پرانی و همین که پشت میکنی به من و کنار جدول های رنگ به رنگ پارک قدم می گذاری برای رفتن، من تو را گم می کنم، و به کسی شبیه تو، یا قطعه عکسی مجازی از تو آلوده می شوم.
۴ نظر
اسماعیل غنی زاده
جمعه ۲۸ شهریور ۹۳
دنبال کنندگان
+۱۰۰ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
موضوعات
داستان کوتاه
(۸۸)
خود درگیری
(۴۴۲)
جامعه درگیری
(۱۸۱)
دیالکتیک هایمان
(۲۶)
شبه شعر
(۱۲۷)
داستان مینا
(۱۹)
رادیو بلاگیها
(۵)
سینماتوگراف
(۵)
دفترچه یادداشت
(۷)
دفترچه سیمی
(۲)
یادداشت روزانه
(۱۵)
تئاترولوژی
(۴)
فوتوتکست
(۱۰)
نوشته های چند روز پیش
ایچینه پوخ قویدوغوم جوملهلر
جغرافیای جوان ایرانی
فروریخته
بقبق
گاو بازی
فایرفاکس
تهران الان!
ساختن در دل ویرانهها
دده قورقود
هنوز آدم خام
یکـــ آن
ما را اینگونه چیده اند
حضورم باش
کیوسک مرده
با دستور بیدار می شویم
زودتر از افتادن برگ های زرد سرم
من
لالایی برای خدا
اکوسیستم آدم ها
تردید
اسم ها