۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رادیوبلاگیها_شاهزاده_شب» ثبت شده است

رادیو بلاگیها-موتسی

باید نهایت قدردانی را از شما دوستان رادیوبلاگی ها داشت.

دانلود فایل صوتی با کیفیت 128

دانلود فایل صوتی با کیفیت 64

لینک نوشته های شما برای فراخوان "سازت را با بهار کوک کن" :

خانه مندر دیار نیلگون خوابمینیس |من یک دختر مسلمانمیادداشت های خانم انار|در انتظار اتفاقات خوبحریری به رنگ آبان|دو کلمه حرف حسابسکوت من صدای تو|یک فنجان لبخند|پژوهشگرآرام وحشیشمال غربی تنت|اعترافات یک درختپالادیومعقاید یک رامین|پاکنویس|تویی پایان ویرانی|خودنویس| اینجا می نویسم| ماهی ها بی صدا می رقصند|مادرپرنده ی سفید|یادداشت های یک مهندساتاق زیرشیروانی|چرکنویس محمود|دلخوشی های من|ضربان لبخندهایتحبه انگور|نگاره های بهارنارنج|بئاتریس| به رنگ آسمان|سالمون| منقش|آچالیا|میخواهم زنده بمیرم|یک مترسکیک بلاگر آرام|ابله بزرگوارمردی که سایه اش سپید بود|begin again|بهاری از تبار بهمن|ماهی گلیپنجره می چکد|دانکوبپلاکتتراکم اندیشه ها|فیلوزوفکاج برفی|الانور

                                        کانال تلگرام رادیوبلاگیهااینستاگرام رادیوبلاگیها

  • اسماعیل غنی زاده
  • پنجشنبه ۳ فروردين ۹۶

گوگل جان!... هشتگ رادیوبلاگیها_خانواده

​​
خیلی خیلی کلیشه ای شده که همه برنامه ریزی ها رو از شنبه شروع کنیم، بگیم:"همین شنبه، روزی یه ربع مطالعه!"،"از همین شنبه دیگه بد اخلاقی موقوف"،"استارت کارهای گروهی و خود جوش از شنبه همین هفته"،" یا بعضن از شنبه دو هفته دیگه ورزش و اینا..... شاید خیلی ایقزجری باشه، میگیم بعد عید فلان کار، فلان هدف، ... 

از این بنچ مارک ها تو زندگی هر تک تکمون زیاد هست، و هر کسی ایستگاه پرتاب منحصربفرد برای خودش داره، فک کن این شنبه ای که قراره سر برسه بشه روز تحول من، در حالی که برا یکی دیگه، همون روز یا یه روز عادیه یا روزیه که کسی به هدفش رسیده... برای خودمن، یکی اول مهره، یکی روز تولدمه، یکی دیگه روز کسی که دوسش دارم، یا روزی که استاد از کارام تعریف کرده و آخری عید نوروز، هر کدوم این روزا وقتی از خواب بیدار میشم، اگه روحیم خوب باشه، تصور میکنم جلوی یه کوه سرسبز ایستادم و باید ازش عبور کنم، ولی اگه حال و حوصله درست و حسابی نداشته باشم این کوه شبیه سلسله جبال اورست هر چی امید و ذوق تو من هستش رو کور میکنه.... خوش به حال کسی که هر ثانیه اش یه ایستگاه پرتابه، و هر لحظه می تونه گامی بسوی زندگی آرام برداره....

عیدی که تو راهه، بهاری که درختانش زودتر از همیشه صف کشیدن و دارن آماده شکوفه زدن می شن، برای من با سال های دیگه خیلی فرق داره، فکر کنین قبل عید، از دوستان پر از شور و ذوقتون عیدی گرفته باشین، چه حالی می شین؟! فک کنین از دوستان رادیوبلاگیها بهتون لطف کرده باشن و شما رو با این کارشون و ابراز محبتشون خجالت زده کرده باشن... 

 و تو در حین اینکه خوشحالی، صدای شاهزاده شب رو بفرستی به دوستانت و شادیتو با اونا سهیم بشی،... و با انرژی مثبتی که بهت تزریق شده، روزهای شلوغ و نچندان دلچسب رو با یه روحیه خوب بگذرونی....

 عیدی من همین بود، یه ایستگاه پرش به جلو،  همین که این راه سرسبز رو با دوستان وبلاگی پیش ببریم.... همین که بهم انرژی میدن تا هر روز بنویسم... باید قدردانشون باش(ی)م.

 به هرحال همه ما عضو یه خانواده هستیم... خانواده رادیوبلاگیها...

نوشته های منتخب هیئت داوران :

1. تو کی آمدی ؟  به قلم بانوی خیال از وبلاگ بی پرده 

2. نام کوچک تو  به قلم مهشاد از وبلاگ بوی سیب میدهی دختر

3. شاه بیت رویاهای من به قلم اسماعیل غنی زاده از وبلاگ فیلوزوف

فایل صوتی نوشته ها 

+ تشکر ویژه از همه دوستان وبلاگی [یه دسته گل رز] 

+ برای کاری که انجام میدین هیچ وقت دیر نیست... :)

  • اسماعیل غنی زاده
  • سه شنبه ۱۱ اسفند ۹۴