۲ مطلب با موضوع «دفترچه سیمی» ثبت شده است

روزی کتابی خواندم و کل زندگی ام عوض شد!

درباره کتاب "زندگی نو"،"Yeni Hayat"  اورهان پاموک

اورهان پاموک در "زندگی نو" اولین جمله ای که شروع داستان با آن است، را مستقیم و بدون تعلل آورده است، شاید این جمله قصه زندگی نو اورهان پاموک باشد. جمله اگرچه شبیه سوژه های معماگونه می باشد اما نویسنده با ترکیب زندگی، و احساس، ماجرا یا خط سیر نوشته را از یک داستان کلاسیک ماجراجویانه به رمانی عاشقانه، که روح و روان سهم زیادی از آن دارد، تبدیل کرده است. در اواخر داستان حتی طعم و مزه ای سیاسی، به خود می گیرد.

  • اسماعیل غنی زاده
  • شنبه ۲۱ فروردين ۹۵

سوتلانا الکسیویچ

امروز تو کلاس یاد گرفتم که :

مونوگرافی یا همون تک نگاری روشی هستش که برای توصیف دقیق یک گروه اجتماعی به کار میره... مثلا تو ایران غلامحسین ساعدی از این روش استفاده کرده و آثاری مثل عزاداران بیل رو نوشته..به نوعی نویسنده بایستی خودش رو در اجتماعی قرار بده که قصد داره اونجا رو توصیف کنه، یعنی مشاهده باید به صورت مستقیم و بدون واسطه باشه...باید با افراد اون اجتماع معاشرت داشته باشه و بتونه ارتباط نزدیکی با اونها برقرار کنه....

به تعبیری هم میشه اینطوری گفت که مونوگرافیست ها باعث شدن پای روانشناسی به رمان ها باز بشه...

مالینوفسکی همین آقای عینکی به مدت 8 سال با بومیان آفریقایی زندگی کرد تا بتونه درباره اونها بنویسه، حتی زبون اونارو هم یاد گرفت..

سوتلانا الکسیویچ چرا نوبل ادبیات را برد؟ همین خانوم سوتلانا هم اومد و با روایت وقایع از دید شاهدان عینی به صورت مستند چند تا اثر باارزش داد زیر چاپ یعنی یه جورایی همون تک نگاری... زمانی که واقعه انفجار اتمی چرنوبیل اتفاق افتاد، او با ۵۰۰ نفر از شاهدان واقعه، از آتش‌نشانها و اعضای تیم پاکسازی گرفته تا برخی از مردم اطراف محل حادثه گفت وگو کرد و حرف های آنها را در «صداهایی از چرنوبیل، تاریخ شفاهی یک فاجعه هسته ای» روایت کرد. خانوم سوتلانا بعدتر «پسران روئین چهره» را هم نوشت که وقایع افغانستان را با همین شیوه، از زبان مردم محلی روایت کرده است. خانم سوتلانا الکسیوچ روزنامه نگار، نوبل ادبیات 2015 را به دست آورد... البته بازم مثل همیشه سیاست پشت پرده منتخبین جایزه نوبل بوده... 

  • اسماعیل غنی زاده
  • سه شنبه ۱۱ اسفند ۹۴